مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
آنچه در چشم من از دوریِ تو محبوس است قطرههاییست که در حسرت اقیانوس است آمدن سمت حریمت همه رویای من است دوری از صحن و سرای تو خودِ کابوس است لحظهها در حرم از عمر کسی کم نکند حرکت ثانیهها در حرمت معکوس است تو برای دل من خـوب رفـیـقـی هـستی از ازل نام تو با جان و دلم مانوس است آن بهـشتی که خدا وعـده به انسان داده به خداوند قـسم مرقد تو در طوس است گنبدت جلوهای از چشمۀ نور ازلی است پیش خورشید تو، خورشید چنان فانوس است دوری ات قلب مرا سخت بدرد آورده ست التـیـام دل بـیـچـاره فـقـط پـابـوس است بـه امـیـد کـرمـت آمـده بـا دسـت تـهـی زائری که ز همه غیر خودت مأیوس است خادمیِ حرمت حسرت یک عمر من است ای که در دست غلام تو پر طاووس است قـلـم از وصف کـمالات تو قـاصر باشد لکنتم در همۀ جای غزلم محسوس است |